نازنین رقیهنازنین رقیه، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات نازنین رقیه

تصاویر ناناش مامان

    سلام مامان گلی این روزا خیلی بد اروم شدی اینقدر گریه میکنی نمیذاری بابا بخوابه و همش بدون سحری روزه میشه مامان هم غصه بابا رو میخوره کاش میدونستم چی میخوای این عکس رو وقتی خوابیده بودی گرفتم 20 روزگیته بوسسسسسسسسسسسسنمیدونم خواب چی میبینی که میخندی ...
20 شهريور 1390

من وناناز 48 روزه

مامانی رو ببخش نازگلکم هنوز مامان خوبی نشدم هنوز نمیدونم وقتی گریه میکنی چی میخوای فقط گریه شیر خواستنتو می دونم الهی بمیرم امروز همش نق زدی خوابت هم می اومد اما نخوابیده بیدار میشدی نمی دونستم چی میگی تا بعد ازکلی وقت فهمیدم خیسی!!!!!!!!!!!! خیلی ناراحت شدم بلاخره یه روز مامان خوبی میشم،وقتی تعویضت کردی کلی خوشحال شدی وبازی کردی منم رفتم کارهامو کنم وقتی برگشتم دیدم خواب رفتی  الهی مامان بمیره نباشم مامانی چقدر مظلومی دورت بگردم تا حالا چندبار اینطوری خوابیدی من دیوونه میشم وقتی اینجوری میخوابی بخواب قندعسلم بخواب این لالایی رو از وب مامان محمد پارسا گرفتم خیلی این لالایی رو دوست دارم... گنجشک لالا، سنجاب لالا    ...
20 شهريور 1390

ماجرای آقا گربه

جیگرخانم مامان وبابا پس کی میای؟؟؟؟؟؟؟تا یه ذره دلم درد میگیره کلی خوشحال میشم اما وقتی میبینم خبری نیست حالم گرفته میشه... واما ماجرای جدید ترس مامان از گربه!!!!!!!!!!! بابا هم که فکر کرده بود مامان خورده زمین در عرض2دقیقه خودشو رسوند.. اتفاقا بابا خونه مامانش بود و وقتی زنگ زدم به حدی ترسیده که همه فهمیدن مادرجون هم فکرکرده دلم درد گرفته ونازنینم داره میاد به بابا سجاد گفته تو برو من با آژانس میام بعدش مادرجون اومد ورفتیم دکتر الهی مامان واست بمیره  خانم دکتر  گفت چرا گریه کردی؟منم ماجرارو گفتم خانم دکتر  صدای قلبتو گوش داد مامان نباشه الهی  قلب کوچیکت همچین میزد دلم کباب شد ولی خدا خیلی رحم کرد به خیر ...
19 شهريور 1390

روز بابای نازنین رقیه

سلام فرشته من... امسال قراره با هم بریم اعتکاف،مامانی اولین بارشه که میخواد بره اونم به خاطر قدم بابرکت شماست... راستی روز پدر هم نزدیکه از همین الان به بابا میگیم :"بابایی روزت مبارک...دوست داریم خیییییییییییییلیییییییییییییی زیاد" سجاد عزیزم روزت پیشاپیش مبارک با تو نفس میکشم وباتو زنده ام واز اینکه مامان   نی نی توام  ونی نی ات توی دلمه به خودم میبالم بیشتر از خیلی دوست عمرم ...
19 شهريور 1390