نازنین رقیهنازنین رقیه، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات نازنین رقیه

نازنين رقيه نيم ساله شد

                نازنينم گل قشنگم روييدنت و نيم ساله شدنت مبارك   عشق من 10/05واكسن 6 ماهگيتو زدي ومثل هميشه فقط موقع زدن گريه كردي وسريع اروم شدي بميرم واست كه اينقدر مظلومي...امروز  همش لالا بودي يكم تب هم داري ولي از واكسن 4ماهگيت خيلي بهتري ديگه برنامه غذايي هم داري هرچند يه مقدار فرني رو شروع كرده بودم ولي حالا ديگه ميتونم با خيال راحت بهت غذا بدم... (چندبار اومدم بنويسم اينترنت قطع ميشد يا صفحه ارسال مطلب جديد باز نميشد ببخش كه با تاخير همراه بود ازخاله ها هم معذرت ميخوام به وبلاگ همگي سر زدم ومطالبتون رو خوندم ولي كد تاييد باز نم...
6 بهمن 1390

ماهگرد ناناز(5ماهگي)

  جيگر طلاي ماماني 5ماهگيت هم تموم شد و امروز ماهگردت 5ماهگيت هست   ماهگيت مبارككككككك   واما كارهايي كه 5ماهگی انجام دادي و ميدي: از ته حلق ذوق ميزني خوشمزه... كلي اواز غمنگيزميخوني دردات به جونم اولين غلت زدن 29 اذر بودولي  3دي غلت كه زدي هيچ سرتو هم بالا گرفتي وبا افتخار اطرافتو نگاه ميكردي!!!!!!!!! راننده بسیار ماهری هم هستی دنده عقب جلو دور زدن همه رو عالی انجام میدی وقتی توی بغلمی سرتو بالا میگیری تا نگاهم کنی بعدم بهم لبخند میزنی.. خنده هاي بلند بلند ميكي من وبابا رو كه ميبيني خودتو ميدي عقب ميخندي زبونتو بيرون مياري ودستاتو به هم ميمالي اخر لوس شدنبعدشم ...
4 دی 1390
1