سیسمونی
لالای نازنین
الهی مامان قربون خواب نازت بره من عاشق این عکستم ...
نویسنده :
مامان نازنین خانوم
18:07
40 روزگیت مبارک دخترم
الهی قربونت برم ببخش مامانی چند روز تلفن قطع بود نتونستم واست مطلب بنویسم شنبه06/12 چهل روزگیت بود رفتی حمام این سومین حمامت بودخیلی هم خوشکل شدی دوست دارم زود به زود ببرمت اما ترس از اینکه از دستم بیفتی مانع میشه امروز 44 روزگیت هست خیلی خوشحالم چون تقریبا 1 هفته هست که خیلی هم آرومتر شدی خداروشکر چهره ات هم داره کم کم شکل میگیره اصلا به من شبیه نیستی خیلی به بچگی های بابایی شبیه هستی ...
نویسنده :
مامان نازنین خانوم
12:47
نازنین رقیه
[Glitterfy.com%20-%20*Glitter%20Words*] " alt="" /> ...
تولد نازنین رقیه
سلام کوچولوی مامان... بلاخره انتظارمون به سر رسید وبه دنیا اومدی اما ماجرای به دنیا اومدنت... وزن:3100 قد:50 دورسر:30 شب دوم مرداد بود که مامان حس میکرد درد داره اما درداش منظم نبود .واسه همین فردا صبحش یعنی روز سوم مرداد با مامانا رفتیم پیش خانم دکتر ستوده خانم دکتر بعد از معاینه مامان گفت دهانه رحمت باز شده باید سریع بستری بشی وبه نظر میرسه لگنت تنگه احتمال داره سزارین بشی...مامانا گفت بیا همین حالا بگو سزارینت کنن اما من گفتم نه میخوام طبیعی زایمان کنم خلاصه روغن کرچک هم گرفتیم خوردم اما بازهم دردم شروع نشد بلاخره ساعت 4:30 رفتیم بیمارستان وبستریم کردن واینداکشن شروع شد خلاصه بازم انتظار وانتظار... فردا صبحش یعنی 4مرداد دردها...
نویسنده :
مامان نازنین خانوم
12:36
آخرین شب قدر سال 90
گلی جونم ارزومه برم هییت واسه شب قدر ولی با وجود نازگلی مثل شما نمیشه آخه میترسم مریض بشی یا چشمت کنن یا... کوله بارت بربند شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم بشناسیم خداو بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم میشود اسان رفت میشود کاری کرد که رضا باشد او ای سبکبال در این راه شگرف در دعای سحرت در مناجات خدایی شدنت هرگز از یاد نبر من جا ماتده بسی محتاجم (التماس دعا) ...
نویسنده :
مامان نازنین خانوم
16:28