نازنین رقیهنازنین رقیه، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات نازنین رقیه

نازنین خانم و شب 23 رمضان

سلام ناناز مامان دیشب بلاخره رفتیم هییت  بابایی هم خوند شما هم راحت خوابیدی  اما وقتی اومدیم خونه بیدار شدی ونذاشتی مامانی بخوابه تا الان که تازه خوابیدی این اولین شب قدری بود که باهم رفتیم ایشالله هزارتا شب قدر رو درک کنی     امروز  ٢٩ روزگیت بود عصر با بابایی رفتیم  پیش دکتر شفیعی گوشتو سوراخ کردیم اینقدر گریه کردی مامانی مردو زنده شد ولی بجاش خوشمل شدی جیگر بودی جیگرتر شدی اینم عکسهات           ...
20 شهريور 1390

تصاویر ناناش مامان

    سلام مامان گلی این روزا خیلی بد اروم شدی اینقدر گریه میکنی نمیذاری بابا بخوابه و همش بدون سحری روزه میشه مامان هم غصه بابا رو میخوره کاش میدونستم چی میخوای این عکس رو وقتی خوابیده بودی گرفتم 20 روزگیته بوسسسسسسسسسسسسنمیدونم خواب چی میبینی که میخندی ...
20 شهريور 1390

من وناناز 48 روزه

مامانی رو ببخش نازگلکم هنوز مامان خوبی نشدم هنوز نمیدونم وقتی گریه میکنی چی میخوای فقط گریه شیر خواستنتو می دونم الهی بمیرم امروز همش نق زدی خوابت هم می اومد اما نخوابیده بیدار میشدی نمی دونستم چی میگی تا بعد ازکلی وقت فهمیدم خیسی!!!!!!!!!!!! خیلی ناراحت شدم بلاخره یه روز مامان خوبی میشم،وقتی تعویضت کردی کلی خوشحال شدی وبازی کردی منم رفتم کارهامو کنم وقتی برگشتم دیدم خواب رفتی  الهی مامان بمیره نباشم مامانی چقدر مظلومی دورت بگردم تا حالا چندبار اینطوری خوابیدی من دیوونه میشم وقتی اینجوری میخوابی بخواب قندعسلم بخواب این لالایی رو از وب مامان محمد پارسا گرفتم خیلی این لالایی رو دوست دارم... گنجشک لالا، سنجاب لالا    ...
20 شهريور 1390