نازنین رقیهنازنین رقیه، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات نازنین رقیه

بدون عنوان

1391/2/25 17:49
575 بازدید
اشتراک گذاری
سلام نازنينم هر چه بالاتر بری دنیا و مشکلاتش رو کوچکتر می‌بینی، بهتر می‌بینی و می‌تونی بهتر اندیشه کنی... گاهي اوقات فكر ميكنم خدا به ما ميخنده اون بالا بالاها... ميگه بنده ي من ،من تورو واسه چي افريدم تو دنبال چي هستي؟؟؟؟؟؟؟؟ اخ كه قدر خودمون رو نميدونيم حيف...
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان فاطمه حسنا
25 اردیبهشت 91 18:53
سلام. خداوند به شما و گل دخترتون سلامتی و شادی همیشگی عنایت کنه
مامان مهنا
27 اردیبهشت 91 12:48
مامان مهنا
31 اردیبهشت 91 11:06
اوهوم اوهوم


فقط خواستیم کمی اعلام وجود کنیم


حالتان خوب است ایا؟؟؟؟؟

بسيار مشعوفمان كرديد...قدمتان بالاي سر وبلاگ خودتان است خوش امديد حال ما بسي خوب است متشكريم

حسناسادات
2 خرداد 91 10:58
خصوصی
مرسي گلم


حسناسادات
2 خرداد 91 10:59
راستی من رمز ندارم
عزيزم رمز همون قبلي هست ولي دوباره ميفرستم

فرناز/مامان ریحانه
14 خرداد 91 2:38
واااااااااااااای خدا
خوش به حالتون چشام پر از اشک شد
مامانی التماس دعای شدید هر چند الان دیگه خیلی دیره ولی کاش به یاد ما هم باشین.

دیدم خیلی وقته نیستین اومده بودم حالتون رو بپرسم که دیدم نوشتین نازدونه داره حاجیه میشه
الهی قربونت برم دخملی دردونه رفتی جایی که مامانی تو رو از اونجا خواسته و اومدنت اونجا براش امضا خورده

زیارتتون هم قبول باشه

ببخشین از اینکه من نمی تونم زود زود بهتون سر بزنم ولی همیشه به یادتون هستم.

خیلی ناراحت شدم از اینکه صورت نازنین رقیه جونم کبود شده بود
چرا حالا دارم می فهمم من دوست بدی هستم نه؟