نازنین رقیهنازنین رقیه، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات نازنین رقیه

اخرين شب سال 90

1390/12/29 23:53
1,269 بازدید
اشتراک گذاری

نازگل مامان فدات بشم الهي چه خوشكلي چه ماهي

عسلكم ساعت 11:35 شب اخر سال 90 چند ساعت بيشتر به تموم شدن سال 90 باقي نمونده امسال رو خيلي دوست داشتم باور كن ماماني دلم گرفته كه داره ميره ولي خوشحالم از داشتنت از سلامتيت از اينكه منو ميشناسي وبهم احساس تعلق داري واسم ميخندي ذوق ميزني  خداروشكر هزاران هزار مرتبهدخترم توي اين لحظه هاي اخر سال 90 از خدا ميخوام كه شما وبابايي هميشه سالم باشيد وپيش من بمونيد و با هم از زندگي لذت ببريمجوجه كوچولوي من لباس نوهاتو تنت كردم وخوابوندمت حس خيلي خوبي دارم از اينكه امسال پيشمي فدات بشم دخترك معصوم وكوچولوي من،امروز بيشتر از هميشه اروم بودي 

مامان جون خيلي خوابم گرفته شب خوش عشق كوچولوي من 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابای ملیسا
1 فروردین 91 8:38
از خدا پرسید : اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای ، آرزو کردن چه سود دارد ؟خداوند خندید و گفت : شاید در سرنوشت نوشته باشم : هر چه آرزو کرد . ضمن تبریک سال نو خوشحال میشم از وبلاگ ملیسا با موضوعیت اولین عید ملیسا دیدن کنید و خوشحالتر اینکه عیذ د ملییسا رو با نظرات قشنگتون سبز تر و زیبا تر کنید .